با هوس یک انفجار ساحلی آرام، سوار شدم. یک نوجوان وسوسه انگیز نزدیک شد و از دارایی های محکم و در عین حال پر جنب و جوش خود رونمایی کرد. او به طرز ماهرانه ای من را کار کرد، دستان کوچکش ماهرانه عضو تپنده من را نوازش می کردند. اوج، آزادی سفت و سخت و رضایت بخش، هر دو ما را نفس کشید.