سامانتا، یک نوجوان شهوانی، در حالی که نامادری اش غایب است، به طور مخفیانه از ناپدری خود لذت می برد و خواسته های سیری ناپذیر خود را در شلوار یوگا و اکشن هاردکور نشان می دهد.
نوجوان انحنادار سامانتا رینز هوس توجه پدر ناتنی اش را دارد. او در شلوار یوگا گرفتار شده است، سپس در حالی که نامادری اش دور است، به طرز اغواکننده ای خروس او را می مکد. پیچ و تاب تاب تابویی با گرفتن آن عمیق و آماده برای پایانی وحشیانه و پر از تقدیر تشدید می شود.